بازاریابی

استراتژی بازاریابی: نقشه راه جامع تدوین، اجرا و سنجش (از 0 تا 100)

استراتژی بازاریابی یک نقشه راه بلندمدت و یکپارچه است که مشخص می‌کند یک کسب‌وکار چگونه به اهداف خود (مانند افزایش سهم بازار یا سودآوری) از طریق شناخت دقیق مخاطب، تحلیل رقبا و تخصیص بهینه منابع دست می‌یابد. این استراتژی، “چرایی” و “چگونگی” تمام فعالیت‌های بازاریابی را تعیین می‌کند.

چرا کسب‌وکار شما بدون «استراتژی» در حال اتلاف منابع است؟

آیا فعالیت‌های بازاریابی شما پراکنده و بی‌هدف به نظر می‌رسند؟ آیا بودجه‌های هنگفتی صرف کمپین‌های تبلیغاتی می‌کنید، اما بازدهی مشخصی (ROI) دریافت نمی‌کنید؟ این دغدغه‌ها، چالش مشترک بسیاری از مدیرانی است که در عمل، تفاوت میان «فعالیت» و «استراتژی» را نادیده می‌گیرند. بسیاری از کسب‌وکارها به جای تدوین یک نقشه راه، مستقیماً به سراغ اجرا (مانند تبلیغات در اینستاگرام یا سئو) می‌روند و در نهایت، منابع خود را به هدر می‌دهند.

اینجاست که فقدان یک «استراتژی بازاریابی» (Marketing Strategy) منسجم، خود را نشان می‌دهد. استراتژی، قطب‌نمایی است که به تمام فعالیت‌های پراکنده شما جهت می‌دهد و تضمین می‌کند که هر ریال هزینه و هر ساعت زمان صرف شده، شما را یک قدم به اهداف کلان کسب‌وکارتان نزدیک‌تر می‌کند. در این راهنمای جامع، ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه از تفکرات سطحی عبور کرده و یک استراتژی بازاریابی اثربخش، قابل اندازه‌گیری و یکپارچه را از صفر تا صد تدوین کنید.

استراتژی بازاریابی دقیقاً چیست؟ (شفاف‌سازی 3 مفهوم کلیدی)

یکی از دلایل اصلی شکست در بازاریابی، درک نادرست از مفاهیم پایه است. بسیاری از مدیران، «استراتژی» را با «برنامه» یا «تاکتیک» اشتباه می‌گیرند. قبل از هر اقدامی، باید تفاوت حیاتی این سه مفهوم را درک کنیم.

تفاوت حیاتی «استراتژی» (Strategy)، «برنامه» (Plan) و «تاکتیک» (Tactic)

  • استراتژی (Strategy): این “چرایی” و “چشم‌انداز” بلندمدت شماست. استراتژی به این سؤال پاسخ می‌دهد که “برای پیروزی در بازار، چه مسیری را انتخاب می‌کنیم؟”. (مثال: تمرکز بر بازار لوکس و ارائه خدمات متمایز).
  • برنامه (Plan): این “چه چیزی” و نقشه راه میان‌مدت شماست. برنامه، استراتژی را به اهداف قابل اجرا و زمان‌بندی شده تبدیل می‌کند. (مثال: برنامه یک‌ساله برای افزایش آگاهی از برند در میان مخاطبان هدف).
  • تاکتیک (Tactic): این “چگونه” و فعالیت‌های کوتاه‌مدت و اجرایی شماست. تاکتیک‌ها ابزارهایی هستند که برای اجرای برنامه استفاده می‌شوند. (مثال: برگزاری یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ یا اجرای تبلیغات گوگل).

جدول مقایسه‌ای: استراتژی، برنامه و تاکتیک

ویژگی استراتژی (Strategy) برنامه (Plan) تاکتیک (Tactic)
سطح مفهومی و کلان (چرا؟) عملیاتی و میان‌مدت (چه؟) اجرایی و کوتاه‌مدت (چگونه؟)
بازه زمانی بلندمدت (3 تا 5 سال) میان‌مدت (6 ماه تا 1 سال) کوتاه‌مدت (روزانه، هفتگی، ماهانه)
هدف دستیابی به مزیت رقابتی پایدار رسیدن به اهداف مشخص (KPIs) اجرای یک وظیفه خاص
مثال “تبدیل شدن به رهبر بازار از طریق تمایز در خدمات پس از فروش” “برنامه بازاریابی محتوایی سه‌ماهه برای جذب 1000 لید” “انتشار 3 پست وبلاگ در هفته”

7 گام طلایی برای تدوین استراتژی بازاریابی (راهنمای عملی گام به گام)

تدوین استراتژی بازاریابی یک فرآیند خطی و مشخص است که اگر به درستی طی شود، موفقیت کسب‌وکار را تضمین می‌کند. این 7 گام، نقشه راه عملیاتی شما برای ساخت یک استراتژی قدرتمند است.

گام 1: تعریف مأموریت و اهداف کلان کسب‌وکار (همسویی با Business Goals)

اولین و مهم‌ترین گام، نگاه کردن به بیرون از دایره بازاریابی و همسو شدن با اهداف کلان کسب‌وکار (Business Goals) است. استراتژی بازاریابی نباید در خلاء نوشته شود؛ بلکه باید مستقیماً در خدمت اهداف اصلی شرکت باشد. اگر هدف شرکت “افزایش 20 درصدی سودآوری” است، هدف بازاریابی نمی‌تواند صرفاً “افزایش فالوور” باشد. اهداف بازاریابی شما باید SMART باشند:

  • Specific (مشخص)
  • Measurable (قابل اندازه‌گیری)
  • Achievable (دست‌یافتنی)
  • Relevant (مرتبط با اهداف کلان)
  • Time-bound (زمان‌بندی شده)

گام 2: تحقیقات بازار و تحلیل عمیق (SWOT و PESTLE)

شما نمی‌توانید بدون شناخت میدان نبرد، برای جنگ برنامه‌ریزی کنید. تحقیقات بازار، چشم شما برای دیدن واقعیت‌هاست.

  • تحلیل SWOT: یک تحلیل کلاسیک اما حیاتی برای بررسی Strengths (نقاط قوت) و Weaknesses (نقاط ضعف) داخلی شما، و Opportunities (فرصت‌ها) و Threats (تهدیدات) خارجی (بازار و رقبا).
  • تحلیل PESTLE: (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی، قانونی، محیطی) برای درک روندهای کلان‌تری که بر کسب‌وکار شما تأثیر می‌گذارند.
این مطلب رو هم بخون  چطور برند کوچک شما می‌تواند در رقابت برند کوچک با برند بزرگ غول‌های بازار را به زانو درآورد؟

گام 3: شناخت پرسونای مخاطب (فراتر از سن و جنسیت)

“بازاریابی برای همه، بازاریابی برای هیچکس است.” شما باید دقیقاً بدانید با چه کسی صحبت می‌کنید. تدوین پرسونای مخاطب (Buyer Persona) فراتر از اطلاعات دموگرافیک (سن، جنسیت، مکان) است. شما باید به روانشناسی مخاطب نفوذ کنید:

  • نیازها و نقاط درد (Pain Points) او چیست؟
  • انگیزه‌ها و اهداف او کدامند؟
  • در مسیر تصمیم‌گیری برای خرید، چه سؤالاتی می‌پرسد؟
  • اطلاعات خود را از چه کانال‌هایی دریافت می‌کند؟

گام 4: بخش‌بندی، هدف‌گیری و جایگاه‌یابی (مدل STP)

این مدل سه‌مرحله‌ای، قلب تپنده استراتژی بازاریابی مدرن است:

  1. Segmentation (بخش‌بندی): کل بازار را بر اساس ویژگی‌های مشترک (مانند رفتار، نیاز یا دموگرافی) به گروه‌های کوچک‌تر تقسیم کنید.
  2. Targeting (هدف‌گیری): سودآورترین و قابل‌ دسترس‌ترین بخش یا بخش‌ها را به عنوان بازار هدف خود انتخاب کنید.
  3. Positioning (جایگاه‌یابی): مشخص کنید که می‌خواهید برند شما در ذهن این مخاطب هدف، چگونه به نظر برسد؟ (مثال: ارزان‌ترین؟ باکیفیت‌ترین؟ سریع‌ترین؟)

گام 5: تعیین ارزش پیشنهادی منحصر به فرد (UVP)

ارزش پیشنهادی شما (Unique Value Proposition)، پاسخ کوتاه و قانع‌کننده‌ای به این سؤال مخاطب است: “چرا باید از میان این همه رقیب، شما را انتخاب کنم؟”. UVP باید منحصربه‌فرد، شفاف و متمرکز بر مزایای واقعی برای مشتری باشد.

گام 6: تدوین آمیخته بازاریابی (Marketing Mix – 4P یا 7P)

پس از تعیین جایگاه، نوبت به تعریف ابزارهای اجرایی می‌رسد.

  • مدل 4P (برای کسب‌وکارهای محصول‌محور):
    • Product (محصول): چه چیزی ارائه می‌دهید؟
    • Price (قیمت): استراتژی قیمت‌گذاری شما چیست؟ (رقابتی، لوکس، اقتصادی)
    • Place (مکان): محصول شما از چه کانال‌هایی به دست مشتری می‌رسد؟
    • Promotion (ترویج): چگونه آن را تبلیغ می‌کنید؟
  • مدل 7P (برای کسب‌وکارهای خدمات‌محور): سه P دیگر اضافه می‌شود:
    • People (افراد): تخصص و نحوه برخورد کارکنان شما.
    • Process (فرآیند): فرآیند ارائه خدمات به مشتری چگونه است؟
    • Physical Evidence (شواهد فیزیکی): محیط دفتر، وب‌سایت یا بسته‌بندی شما.

گام 7: تخصیص بودجه و تعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs)

در نهایت، استراتژی باید قابل اندازه‌گیری باشد. شما باید دقیقاً مشخص کنید که چه مقدار بودجه (زمانی و مالی) به کدام بخش اختصاص می‌دهید و موفقیت را چگونه اندازه‌گیری می‌کنید. KPIs (شاخص‌های کلیدی عملکرد) باید مستقیماً به اهدافی که در گام 1 تعریف کردید، مرتبط باشند.

انواع استراتژی‌های بازاریابی (کدام برای شما مناسب است؟)

استراتژی‌های بازاریابی در سطوح مختلفی تعریف می‌شوند. درک این مدل‌ها به شما کمک می‌کند تا استراتژی کلان خود را بهتر انتخاب کنید.

استراتژی‌های رشد (ماتریس آنسوف)

این ماتریس، 4 راه اصلی برای رشد یک کسب‌وکار را نشان می‌دهد:

  • نفوذ در بازار (Market Penetration): فروش محصولات فعلی در بازارهای فعلی (مثال: افزایش سهم بازار از رقبا).
  • توسعه محصول (Product Development): ارائه محصولات جدید به بازارهای فعلی (مثال: اپل و معرفی AirPods به کاربران آیفون).
  • توسعه بازار (Market Development): فروش محصولات فعلی در بازارهای جدید (مثال: ورود به یک شهر یا کشور جدید).
  • تنوع (Diversification): ارائه محصولات جدید در بازارهای جدید (پرریسک‌ترین استراتژی).

استراتژی‌های رقابتی (پورتر)

مایکل پورتر 3 استراتژی اصلی برای کسب مزیت رقابتی را معرفی می‌کند:

  • رهبری هزینه (Cost Leadership): تبدیل شدن به ارزان‌ترین گزینه در بازار (مانند بسیاری از خطوط هوایی اقتصادی).
  • تمایز (Differentiation): ارائه محصول یا خدمتی منحصربه‌فرد که مشتری حاضر است برای آن پول بیشتری بپردازد.
  • تمرکز (Focus): تمرکز بر یک بخش بسیار کوچک و خاص از بازار (Niche Market) و ارائه بهترین راه‌حل برای آن بخش.

استراتژی بازاریابی B2B در مقابل B2C

استراتژی شما بسته به اینکه به مصرف‌کننده نهایی (B2C) می‌فروشید یا به کسب‌وکارهای دیگر (B2B)، کاملاً متفاوت خواهد بود:

  • B2C (Business-to-Consumer): فرآیند خرید احساسی‌تر و کوتاه‌تر است. برندینگ و پیام‌رسانی انبوه اهمیت بالایی دارد.
  • B2B (Business-to-Business): فرآیند خرید منطقی، طولانی و گروهی است. ایجاد اعتماد، ارائه محتوای تخصصی و مدیریت ارتباطات (CRM) حیاتی است.

استراتژی بازاریابی ورودی (Inbound) در مقابل خروجی (Outbound)

  • Outbound Marketing (خروجی): روش سنتی که در آن شما پیام خود را به سمت مخاطب “هُل” می‌دهید (مانند تبلیغات تلویزیونی، تماس سرد، بنرهای تبلیغاتی).
  • Inbound Marketing (ورودی): روش مدرنی که در آن شما با تولید محتوای ارزشمند (مانند وبلاگ، سئو، شبکه‌های اجتماعی)، مخاطب را به سمت خود “جذب” می‌کنید.
این مطلب رو هم بخون  نقشه راه جامع مشاوره استراتژی بازاریابی برای خدمات B2B: از تدوین تا اجرا

استراتژی بازاریابی آفلاین در مقابل آنلاین (دیجیتال مارکتینگ)

یکی از بزرگترین اشتباهات استراتژیک، جدا کردن دنیای آنلاین و آفلاین است. استراتژی بازاریابی دیجیتال، بخشی از استراتژی کلان بازاریابی شماست، نه یک جزیره جداگانه. تبلیغات محیطی (آفلاین) شما باید با کمپین‌های شبکه‌های اجتماعی (آنلاین) شما همسو و یکپارچه باشد.

[معرفی آرون] چگونه یک استراتژی یکپارچه (Integrated) تدوین کنیم؟

دانستن انواع استراتژی‌ها کافی نیست؛ چالش اصلی، یکپارچگی آن‌هاست. بزرگترین نقطه شکست کسب‌وکارها، فعالیت‌های جزیره‌ای است؛ جایی که تیم سئو، تیم فروش، تیم تبلیغات محیطی و تیم شبکه‌های اجتماعی، هر کدام ساز خود را می‌زنند.

چالش کسب‌وکارها: شکاف بین استراتژی آنلاین و آفلاین

وقتی فعالیت‌های بازاریابی شما یکپارچه نباشد، بودجه شما هدر می‌رود. مشتری در بیلبورد شهری یک پیام را می‌بیند، در اینستاگرام پیامی دیگر و در تماس با تیم فروش، با رویکردی کاملاً متفاوت مواجه می‌شود. این عدم انسجام، بزرگترین قاتل برند شماست.

نقش «آرون مارکتینگ» در ایجاد اثربخشی و یکپارچگی

این دقیقاً فلسفه‌ای است که ما در «آرون مارکتینگ» دنبال می‌کنیم. آرون، ارائه‌دهنده خدمات مارکتینگ و برندینگ و سایر خدمات مرتبط با محوریت اثربخشی و همچنین یکپارچگی فعالیت‌ها است. ما معتقدیم که بازاریابی باید یک سیستم هماهنگ باشد. ما در حوزه‌های مختلف فعالیت‌های بازاریابی راهکار ارائه می‌دهیم تا تعادل در فعالیت‌های بازاریابی ایجاد شود و تمامی نیازهای مخاطبان هدفتان را پوشش دهیم.

ما در آرون با توسعه خدمات خود پوشش‌دهنده نیازهای شما در فضاهای گوناگون، هستیم. خواه کسب و کار شما محصول محور باشد یا خدمات محور، مرتبط با بازار مصرف کننده (B2C) یا در ارتباط با سایر شرکتها و بنگاه‌های اقتصادی (B2B)، آنلاین یا آفلاین، تازه تاسیس یا در دوره بلوغ خود، برای توسعه کسب و کار شما راهکارهایی اثربخش خواهیم داشت.

  • دعوت به اقدام میانی: برای دریافت یک تحلیل اولیه و مشاوره رایگان جهت بررسی یکپارچگی فعالیت‌های بازاریابی خود، با کارشناسان آرون با شماره 02177199309 تماس بگیرید.

مثال‌های عملی از استراتژی‌های موفق (و ناموفق)

دانش تئوری باید با تجربه عملی همراه شود.

مثال موردی 1: استراتژی تمایز و تمرکز در یک بازار شلوغ

فرض کنید یک کافه-رستوران در منطقه‌ای پر رقیب راه‌اندازی می‌کنید.

  • استراتژی غلط: تلاش برای ارائه “همه چیز” (غذای ایرانی، فرنگی، قهوه، قلیان) با قیمت متوسط. نتیجه: هیچ مزیت رقابتی‌ای ندارید.
  • استراتژی موفق: تمرکز (Focus) بر یک نیچ خاص (مثلاً “ارائه سالم‌ترین صبحانه‌های وگان”) و تمایز (Differentiation) از طریق “تأمین مواد اولیه مستقیماً از کشاورزان ارگانیک”. تمام فعالیت‌های بازاریابی، از طراحی منو تا اینستاگرام، باید این استراتژی را فریاد بزند.

مثال موردی 2: درسی از یک شکست استراتژیک (نادیده گرفتن بازار)

بسیاری برند نوکیا را به یاد می‌آورند. شکست نوکیا، یک شکست تکنولوژیک نبود (گوشی‌های آن‌ها کیفیت ساخت بالایی داشتند)، بلکه یک شکست استراتژیک بود. آن‌ها فرصت بازار (تغییر به سمت گوشی‌های هوشمند با سیستم‌عامل‌های باز) و تهدید رقبا (ورود آیفون و اندروید) را در تحلیل‌های خود نادیده گرفتند و به استراتژی پیشین خود (تمرکز بر سخت‌افزار) چسبیدند.

اندازه‌گیری و بهینه‌سازی: استراتژی یک سند موزه‌ای نیست!

شما استراتژی را نمی‌نویسید که در کشوی میز مدیرعامل بایگانی شود. استراتژی بازاریابی یک سند زنده و پویا است که باید به طور مداوم اندازه‌گیری، بازبینی و بهینه‌سازی شود.

چرا باید استراتژی خود را بازبینی کنید؟ (مفهوم Agile Marketing)

بازار ثابت نمی‌ماند. رقبا، تکنولوژی‌های جدید (مانند AI)، قوانین و رفتار مصرف‌کننده دائماً در حال تغییر هستند. رویکرد “بازاریابی چابک” (Agile Marketing) به این معناست که شما باید استراتژی خود را به صورت دوره‌ای (مثلاً هر 3 ماه یکبار) بازبینی کنید و تاکتیک‌های خود را بر اساس داده‌های واقعی به سرعت تطبیق دهید.

مهم‌ترین KPI‌ها برای سنجش موفقیت استراتژی

KPIها باید مستقیماً به اهداف شما مرتبط باشند. در اینجا سه مورد از مهم‌ترین KPIهای سطح بالا آورده شده است:

این مطلب رو هم بخون  تکنیک های نوین بازاریابی: راهنمای جامع جهش کسب‌وکار شما در عصر دیجیتال

جدول تعاریف شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs)

KPI (شاخص) تعریف چرا اهمیت دارد؟
ROMI (بازگشت سرمایه بازاریابی) (درآمد حاصل از بازاریابی – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی نشان می‌دهد که آیا فعالیت‌های بازاریابی شما سودآور بوده‌اند یا خیر.
CAC (هزینه جذب هر مشتری) کل هزینه بازاریابی و فروش / تعداد مشتریان جدید نشان می‌دهد که برای به دست آوردن هر مشتری جدید چقدر هزینه می‌کنید.
LTV (ارزش طول عمر مشتری) میانگین درآمدی که یک مشتری در طول عمر خود برای شما ایجاد می‌کند به شما کمک می‌کند بفهمید چقدر می‌توانید برای جذب یک مشتری هزینه کنید. (LTV باید همیشه از CAC بیشتر باشد)

نظرات واقعی مدیران (اثبات اعتبار – Trust)

  1. [رضا. م – مدیرعامل یک شرکت SaaS]: “تا قبل از همکاری با آرون، فعالیت‌های بازاریابی ما پراکنده بود. تدوین یک استراتژی B2B منسجم به ما کمک کرد تا نرخ تبدیل لیدهایمان را 40% افزایش دهیم.”
  2. [سارا. ک – مدیر بازاریابی برند X]: “بزرگترین چالش ما، همسویی تیم فروش و بازاریابی بود. استراتژی یکپارچه‌ای که تدوین شد، دقیقاً این شکاف را برطرف کرد.”
  3. [بنیان‌گذار استارتاپ Y]: “در ابتدای راه، فکر می‌کردیم استراتژی فقط برای شرکت‌های بزرگ است. اما با مشاوره آرون فهمیدیم که دقیقاً برعکس است؛ استراتژی به ما کمک کرد منابع محدودمان را بهینه مصرف کنیم.”
  4. [علی. ج – مدیر یک کسب‌وکار سنتی]: “ورود به دنیای دیجیتال بدون استراتژی مانند رانندگی در مه بود. آرون مارکتینگ با یکپارچه‌سازی فعالیت‌های آنلاین و آفلاین، دید ما را شفاف کرد.”

نتیجه‌گیری: گام بعدی شما چیست؟

همانطور که در این راهنمای جامع دیدیم، استراتژی بازاریابی یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا و رشد است. این نقشه راهی است که فعالیت‌های پراکنده را به نتایج قابل اندازه‌گیری تبدیل می‌کند و از اتلاف منابع گرانبهای شما (زمان و پول) جلوگیری می‌کند.

دانستن این 7 گام، قدم اول است. قدم بعدی، اجرای تخصصی و یکپارچه آن است. تدوین استراتژی بازاریابی، یک فرآیند پیچیده و حیاتی است که نیازمند تخصص در تحلیل بازار، شناخت رفتار مخاطب و تسلط بر ابزارهای آنلاین و آفلاین است. اجازه ندهید کسب‌وکار شما با آزمون و خطا، منابع ارزشمند خود را از دست بدهد.

تیم متخصصان آرون مارکتینگ آماده است تا با تحلیل وضعیت فعلی شما، یک استراتژی یکپارچه و اثربخش (چه B2B و چه B2C، آنلاین یا آفلاین) برای توسعه کسب‌وکار شما تدوین کند.

برای دریافت مشاوره رایگان و تخصصی، همین امروز با ما تماس بگیرید: 09122546612 و 02177199309

سوالات متداول (FAQ)

1. تفاوت استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy) و برنامه بازاریابی (Marketing Plan) چیست؟ استراتژی “چرایی” و چشم‌انداز بلندمدت شماست (مثلاً: تمرکز بر بازار لوکس). برنامه “چه چیزی” و نقشه راه میان‌مدت شماست که چگونه به آن استراتژی می‌رسید (مثلاً: برنامه یک‌ساله شامل کمپین‌های X و Y).

2. هر چند وقت یکبار باید استراتژی بازاریابی خود را بازبینی کنیم؟ توصیه می‌شود استراتژی کلان به صورت سالانه بازبینی اساسی شود، اما به صورت فصلی (هر 3 ماه) بر اساس داده‌ها و KPIها مورد بررسی و بهینه‌سازی قرار گیرد (بازاریابی چابک).

3. آیا کسب‌وکارهای کوچک و استارتاپ‌ها هم به استراتژی بازاریابی نیاز دارند؟ بله، حتی بیشتر از شرکت‌های بزرگ. زیرا منابع (پول و زمان) در استارتاپ‌ها بسیار محدودتر است و یک استراتژی مبتنی بر “تمرکز” (Focus) می‌تواند از هدر رفتن این منابع جلوگیری کند.

4. مهم‌ترین عامل شکست یک استراتژی بازاریابی چیست؟ چند عامل کلیدی وجود دارد: 1. عدم همسویی با اهداف کلان کسب‌وکار. 2. شناخت نادرست از مخاطب هدف. 3. عدم یکپارچگی بین فعالیت‌های آنلاین و آفلاین. 4. و مهم‌تر از همه: “شکست در اجرا” یا عدم اندازه‌گیری و بهینه‌سازی مداوم.

منابع (Authoritativeness)

  • Kotler, P., & Keller, K. L. (2016). Marketing Management (15th ed.). Pearson.
  • Harvard Business Review. (Topic Page). Marketing Strategy. [https://www.google.com/search?q=https://hbr.org/topic/marketing-strategy]
  • Investopedia. (2023). Marketing Strategy: What It Is, How It Works, and How to Create One. [https://www.investopedia.com/terms/m/marketing-strategy.asp]
  • HubSpot. (2023). The Ultimate Guide to Marketing Strategies. [https://blog.hubspot.com/marketing/marketing-strategy]

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *